وقتی بنا را بر رفتن گذاشتی
تو با هر سیب کرم خورده ای
وسوسه می شوی
پس همان بهتر که نباشی
بــــــــــــرو.....!
ادامه متن در ادامه مطلب
آن شبي كه ديوانه شده بودم و تنها در خيابان ها راه مي رفتم و اشك مي ريختم و بلند بلند از خدا
شكايت مي كردم ، فراموش كرده بودم كه هست .. مي بيند .. مي فهمد ..
ببخـ ـ ـش خدايـ ـا ...
كـ ــ ـم طاقـ ـت شـ ـده ام ....!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
همه چی و
آدرس
hamechi2.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.